آش عاشورا را گویند، چه آن را از گندم و نخود و باقلا و عدس و امثال آن پزند. (برهان). مقیل. (یادداشت مؤلف). آش شله قلمکار. قطنیه تفلیسی. (یادداشتهای مؤلف)
آش عاشورا را گویند، چه آن را از گندم و نخود و باقلا و عدس و امثال آن پزند. (برهان). مقیل. (یادداشت مؤلف). آش شله قلمکار. قطنیه تفلیسی. (یادداشتهای مؤلف)
هفت تایی. هرچیز که تعداد آن هفت باشد: این هفتگانه شمع بر این منظر ای پسر از کردگارما به سوی ما پیمبرند. ناصرخسرو. سلطان در یک روزی آن قلاع هفتگانه بستد و غارت کرد. (ترجمه تاریخ یمینی). سگ به دریای هفتگانه مشوی که چو شستی پلیدتر باشد. سعدی
هفت تایی. هرچیز که تعداد آن هفت باشد: این هفتگانه شمع بر این منظر ای پسر از کردگارما به سوی ما پیمبرند. ناصرخسرو. سلطان در یک روزی آن قلاع هفتگانه بستد و غارت کرد. (ترجمه تاریخ یمینی). سگ به دریای هفتگانه مشوی که چو شستی پلیدتر باشد. سعدی
هفت منزل هفت مرحله، مجموعه پیشامدهایی که درهفت منزل برای پهلوانانی مانند رستم واسفندیار رخ داده. توضیح معمولااین کلمه را بصورت (هفتخوان) نویسند وبعضی وجه تسمیه صورت اخیر را آن دانسته اند که رستم واسفندیار بعد از هرکامیابی خوانی ازاغذیه لذیذ میگستردند ولی این وجه صحیح نمی نماید وبنظرمیرسد که صحیح در (هفت خان) باشدبمعنی هفت منزل ومرحله. درترجمه عربی شاهنامه از بنداری نیز (هفتخان) آمده
هفت منزل هفت مرحله، مجموعه پیشامدهایی که درهفت منزل برای پهلوانانی مانند رستم واسفندیار رخ داده. توضیح معمولااین کلمه را بصورت (هفتخوان) نویسند وبعضی وجه تسمیه صورت اخیر را آن دانسته اند که رستم واسفندیار بعد از هرکامیابی خوانی ازاغذیه لذیذ میگستردند ولی این وجه صحیح نمی نماید وبنظرمیرسد که صحیح در (هفت خان) باشدبمعنی هفت منزل ومرحله. درترجمه عربی شاهنامه از بنداری نیز (هفتخان) آمده